اصول طراحی مجتمع مسکونی
وابستگی متقابل مولفه های سرمایه های فرهنگی در کوچه
نویسندگان: رسول عبدی ملک کلایی*، رسول ارباب خانقاه**
موسسه آموش عالی علامه طبرسی
*Raminarchi2014@gmail.comدکتر رسول عبدی ملک کلایی، موسسه آموزش عالی علامه طبرسی قائمشهر
**Arbabrasoul2@gmail.comرسول ارباب خانقاه ،دانشجوی مقطع کارشناسی ارشد موسسه آموزش عالی علامه طبرسی
چکیده
شهرها ، محلات و سیستم شهرسازی ما بخشی از میراثی هستند که گذشتگانمان برایمان برجای گذاشته اند.در تصور رایج مردم ایران واژه میراث فرهنگی به ساختمانهای تاریخی اشاره دارد حال آنکه میراث نیاکان ما برای ما صرفا به این بناهای کالبدی محدود نمی شود. این مقاله به ارتباط میان مردم، مکان و فعالیتها می پردازد که سرمایه های فرهنگی را بنیان می گذارند. سرمایه فرهنگی از مولفه های ملموس(TCHA)و ناملموس(ICHA)تشکیل می گردد. در این مقاله ما می خواهیم به معرفی این دو مقوله و ارتباط میان آنها بپردازیم و بر این نکته تاکید کنیم که با توجه به ارتباط قوی و وابستگی متقابل زیاد، هر دو نوع مولفه ها به توجه توامان با یکدیگر نیاز دارند و بدون توجه توامان قابل رشد،توسعه یا حتی حفظ ونگهداری نمی باشند. این تحقیق با استفاده از روش چارچوب ذخایر فرهنگی (CRF)که فرایندی از شناسایی و ثبت ذخایر میراث فرهنگی با استفاده از یک بیس اطلاعاتی است انجام شده که روشی برای بکارگیری در محدوده مطالعاتی و نیز مجموعه های سایتهای تاریخی شهری به منظور محافظت سرمایه های میراث فرهنگی است. این تحقیق که در بافت قدیم شهر ساری صورت گرفته و با شناسایی و معرفی جایگاه ارزشهای کالبدی و غیر کالبدی سعی در تشریح این شیوه شناسایی و تحقیق در معرفی یک مکان تاریخی دارد. نرم افزار مورد استفاده نرم افزار ثبت اطلاعات جغرافیایی (GIS)بوده که قابلیت های متعددی برای معرفی موقعیت مکانی فضاها دارد.در این تحقیق تعداد زیادی از بناهای تاریخی بعنوان سرمایه فرهنگی ملموس و تعداد زیادی فعالیتهای فرهنگی بعنوان سرمایه فرهنگی غیرملموس شناسایی و در بافت تاریخی مکانیابی گردید. نتایج تحقیق نشان داد که رشد و توسعه همزمان سرمایه های فرهنگی ملموس و سرمایه های فرهنگی ناملموس امری لازم است و توجه تک بعدی به موضوع برای اهداف توسعه کافی نیست.
کلید واژهها: سرمایه فرهنگی،میراث ملموس،میراث ناملموس،شهرهای تاریخی،هسته تاریخی
The interdependence of the components of cultural capital in the alley
ABSTRACT
Our cities, neighborhoods and urban planning system are part of the heritage that our ancestors left us. In the common perception of the Iranian people, the word cultural heritage refers to historical buildings, while the heritage of our ancestors is not limited to these physical buildings. This article deals with the relationship between people, places and activities that underpin cultural capital. Cultural capital consists of tangible (TCHA) and intangible (ICHA) components. In this article, we want to introduce these two categories and identify the relationship between them, and emphasize that due to the strong relationship and high interdependence, both types of components need to be considered together .This research was conducted using the Cultural Reserve Framework (CRF) method, which is a process of identifying and registering cultural heritage reserves using a database, which is a way to use in the study area as well as collections of urban historical sites for heritage protection purposes.This research was carried out in the old part of Sari city, which is the central core of the city, and by identifying and introducing the position of effective elements in shaping identity, both physical and non-physical, and the subsets of each of them, try to explain this method of identification and research. It has a historical place in the introduction. The software used is GIS, which has several capabilities to introduce the spatial location of spaces. In this research, a large number of historical monuments as tangible cultural capital and a large number of cultural activities as intangible cultural capital were identified and in the historical context. The results showed that in order to increase the sense of place and belonging to a place that has many benefits in the field of tourism, the simultaneous growth and development of tangible cultural heritage assets and intangible cultural heritage assets is necessary.this research proofes that. This research proves that previous research has taken the right path and its results can be generalized to other historical contexts in other citis or other countries with different cultures all over the world.
Keywords: Cultural Assets,Tangible Heritage,Intangible Heritage,Historical Cites,Historical Core
بیان مسأله
سرمایه فرهنگی در زمینه شهرسازی مفهومی است که کمتر بدان پرداخته شده چرا که به تازگی مطرح شده است. بصورت کلی میراث فرهنگی نتیجه تلاشهای بشری است و نه یک محصول فیزیکی زنده(APLIN,2002). نتیجه این فعالیتها هم بشکل کالبدی و هم بصورت مفهومی در فعالیتهای اجتماعی، مذهبی، هنری و ارزشهای سنتی انعکاس می یابد. مفهوم میراث فرهنگی شامل تجلیات نیکوی فرهنگی در گذشته و حال می باشد. در طول سی و پنج سال گذشته مفهوم میراث فرهنگی عمیقا دچار تغییرات گسترده ای شده است. امروزه روشهای انسانشناسی به آنها بعنوان گروهی اجتماعی از مجتمع های بسیار متفاوت و تجلیاتی وابسته به هم نگاه می کنند.این امر تجلی فرهنگهای مختلف را انعکاس می دهد.(Bouchenaki,2003).فرهنگ تنها از المانها و مجموعه های اشیاء (tangible elements)منتج نمی شود، بجای آن سنتها یا بیانهای زنده برگرفته از انچه نیاکان برای ما به میراث گذاشته اند را در بر می گیرد.این امر شامل تجارب اجتماعی، سنتهای شفاهی، جشنها، مراسم آیینی، صنایع دستی و نیز دانش و مهارت ساخت محصولات سنتی (میراث نامحسوس) را شامل می شود(Unesko,2010). بنابر این معماری ساختمانها بعنوان بخش مهمی از میراث فرهنگی می باشد و نه همه آن.بر خلاف چیزی که در تصور رایج مردم ایران است که تنها ساختمانهای تاریخی را بعنوان میراث فرهنگی می شناسند.
امروزه پیامهای فرهنگی بسیار پر اهمیت تر شده است(Bouchenaki,2003).که لازمه آن توجه به ارزشهای اخلاقی،سنت های اجتماعی ،اعتقادات و اسطوره های فرهنگی است. ویژگیهای معماری، زیرساختهای شهری و چشم اندازهای طبیعی می بایست با هویت محلی ارتباط داشته باشد. میراث فرهنگی در یک تقسیم بندی کلی به دو دسته محسوس و نامحسوس تقسیم می شود. میراث فرهنگی محسوس بیشتر شامل ساختمانها و عناصر مصنوع یا غیر مصنوعی دارد که بصورت کالبدی وجود دارند مثل ساختمانهای تاریخی، فضاهای شهری یا عناصر طبیعی خاص مثل یک درخت قدیمی، یک آبشار یا حتی یک منظره طبیعی خاص. اما میراث فرهنگی ناملموس شامل رویدادها یا آیینهایی می شود که با مشارکت مردم انجام می شود مثلا مراسم تاسوعا و عاشورا یا حتی پختن یک نوع نان یا غذای خاص بومی در یک مکان و تاریخ خاص که برای مردم آن ناحیه دارای معانی خاصی می باشد.
در سالهای اخیر سازمان جهانی یونسکو به ثبت میراث ناملموس بشری توجه خاصی نشان داده و با درک اهمیت این موضوع و برای جلوگیری از فرایند فراموشی و نابودی آنها در جریان مدرن سازی و جهانی سازی تلاش می کند اقداماتی صورت دهد. این مقاله سعی دارد با تکیه بر اهمیت این موضوع وابستگی متقابل بین میراث فرهنگی ملموس و ناملموس را در بافت تاریخی شهر ساری مورد بررسی قرار دهد.
مبانی نظری و پیشینه پژوهش
تاریخچهمباحث توسعه شهری به اواخر دهه 1980 مربوط می شود. توسعه محلی بر پایه سرمایه اجتماعی شکل می گیرد. توسعه محلی بر مبنای این ایده شکل گرفته که همه مردم را به نوعی در آن سهیم نماید و مردم در تصمیمات اجتماعی مشارکت نمایند .بر این مبنا توجه به آنچه مردم می گویند و در خصوص آن تصمیم گیری می کنند به عنوان بخشی از حق اجتماعی آنان در نظر گرفته می شود.این امر موجب پشتیبانی آنها از تصمیمات گرفته شده می شود که این مساله بعنوان یکی از اصول سرمایه اجتماعی شناخته می شود. سرمایه اجتماعی یک دارایی است که هر جاممعه برای کاهش آسیبهای اجتماعی ، اقتصادی، فرهنگی و تسهیل خدمات شهری می تواند از آن استفاده کند.این سرمایه اجتماعی دارایی است که هر جامعه ای می بایست حداکثر استفاده را از آن بعمل آورد. این دارایی برخلاف سایر انواع دارایی ها نیاز به مراقبت و نگهداری دایم دارد و بدون توجه کافی بسرعت از میان می رود و قابل بازتولید نیز نیست. واژه سرمایه اجتماعی در سال 1916 توسط لیدا .جی هانیفان مطرح شد ولی مورد توجه چندانی قرار نگرفت .بعدها در دهه 1970 توسط لوی مطرح شد و جیکوبز در کتاب زندگی و مرگ شهرهای آمریکایی به ارتباط این موضوع با مسایل شهری پرداخت.پژوهشگران بسیاری همچون کلمن(1990)، بیکر(1990)، شیف(1992)، پاتنام(1995) و لامان و پروساک(1998) در این حوزه به پژوهش پرداخته اند.از جمله مولفه های سرمایه اجتماعی می توان به اعتماد اجتماعی،مشارکت اجتماعی،و آگاهی اجتماعی اشاره کرد.یکی از بخشهای مهم سرمایه اجتماعی سرمایه فرهنگی است. فرهنگ مجموعه ای از آداب ،سنن و عقاید است که به زندگی اجتماعی افراد ساکن جامعه شکل می دهد و آنها را هدایت می کند. هسته تاریخی شهر ساری قدمتی چند صد ساله داردو در خود باورها و سنتهای بسیاری را محفوظ داشته است. اخیرا شهرداری ساری با رویکردی سنت گرایانه اقدام به اجرای تعدادی پروژه برای احیای هویت بومی شهر نموده است. این گرایش در سایر مقولات اجتماعی، فرهنگی و مذهبی نیز به چشم می خورد. بیشتر این فعالیتها در محدوده بافت قدیم صورت می گیرد. این منطقه سمبل هویت ، تاریخ و اصالت اهالی شهر می باشد. با این وجود در دهه های متوالی شاهد افول توجه به حفظ و نگهداری سرمایه های فرهنگی نامحسوس (ICA)بوده ایم. بیشتر سرمایه های فرهنگی محسوس(TCA)در در تفسیر روایت ناقص هستند و مابقی نیز بسادگی با عملکرد اصلی شان در تضاد هستند. بنابر این ما در این تحقیق بدنبال بررسی نیاز متقابل سرمایه های میراث فرهنگی در میراث مدنی هستیم تا نشان دهیم که این سرمایه ها نمی توانند بصورت مجزا توسعه یابند بلکه می بایست بصورت همزمان مورد توجه قرار گیرند. این تحقیق تلاش می کند تا ذخایر فرهنگی را شناسایی کند تا هویت جامعه محلی را ارتقاء دهد و اطلاعات را با روشی نظام مند مدیریت کند. این امر موجب افزایش سرمایه اجتماعی جامعه نیز می گردد.
برخی از مطالعاتی که این پژوهش بر مبنای آنها صورت گرفته در جدول ذیل ارایه شده است:
| عنوان پژوهش | نام پژوهشگر | تاریخ انجام پژوهش | نتایج پژوهش |
| همبستگی فردی و سرمایه گذاری فردی در جامعه | ال جی هانیفان | 1916 | سرمایه اجتماعی را با اقلام مادی مقایسه می کند. |
| مرگ و زندگی در شهرهای بزرگ آمریکایی | جین جاکوب | 1961 | شبکه های اجتماعی فشرده در حومه قدیمی و مختلط شهری صورتی از سرمایه اجتماعی را تشکیل می دهد. |
| نگهداری و پایداری در شهرهای تاریخی | دونالد ردول | 2007 | حفظ و توسعه بافت تاریخی با بروز رسانی بناهای تاریخی رابطه مستقیم دارد. |
| وابستگی متقابل مولفه های سرمایه فرهنگی | راجا نوراشکین و دیگران | 2013 | موبفه های سرمایه فرهنگی ملموس و ناملموس با یکدیگر ارتباط مستقیم دارند. |
روش پژوهش
بافت قدیم شهر ساری که به عنوان نمونه موردی انتخاب شده در استان مازندران در شمال ایران قرار دارد.این بافت تاریخی دارای ارزشی بالا از نظر ساختمانهای تاریخی و بناهای سنتی است که قدمت برخی از آنها به قرن نهم هجری می رسد. انتخاب این بافت بدلیل حفظ هویت بومی و فرهنگ سنتی و مذهبی آن بوده است.
در گام نخست بر اساس روش نقشه فرهنگی جمع آوری اطلاعات آغاز شد.این یک ابزار نظام مند است که به منظور شناسایی و ثبت سرمایه های فرهنگی محلی مورد استفاده قرار می گیرد(Hurouns Council,2012؛Greg Baeker,2010). این روش فرایندهای جمع آوری، تحلیل و ترکیب اطلاعات را به منظور توضیح دادن و نشان دادن سرمایه های فرهنگی بکار می گیرد(Cultural mapping toolkit,2010).بر اساس این روش در ابتدا یک پایگاه اطلاعاتی مرکزی، محلی برای ثبت و ذخیره هر یک از منابع فرهنگی،مثل مکان قرارگیری،نام عنصر،نوع منابع فرهنگی و نقطه ارجاع جغرافیایی (GPS)در نظر گرفته شد و با استفاده از نرم افزار GIS موقعیت مکان بر روی نقشه بافت هسته تاریخی شهر ساری مشخص و نقطه گذاری شد.
درتحقیق پیش رو از چارچوبی مشابه استفاده شده که قبلا در تحقیقی مشابه در کانادا در سال 2008 و سپس در مالزی در سال 2013 برای ثبت مکانها و فعالیتهای فرهنگی یک مکان تاریخی مورد استفاده قرار گرفته بود. این روش که Cultural Resource Framework یا بصورت خلاصه CRF نام دارد ابزاری برای شناسایی و طبقه بندی ذخایر فرهنگی مورد استفاده قرار می گیرد. در این روش ذخایر فرهنگی مورد مطالعه و شناسایی قرار می گیرد تا مطمئن شویم که همه داده ها و اطلاعات در نقشه نهایی نشان داده شده اند.
دو شیوه در این تحقیق بکار گرفته شد ؛نخست مشاهده مناطق مورد مطالعه به منظور شناسایی منابع فرهنگی و دوم مصاحبه با جوامع محلی به منظور جمع آوری اطلاعات و شناسایی ارزشهای فرهنگی و بومی بر جای مانده یا در حال فراموشی.این داده ها برای تامین اطلاعات مورد استفاده قرار گرفت.بطور کلی دو نوع از ذخایر فرهنگی وجود دارد ؛ میراث فرهنگی ملموس (Tangible Cultural Heritage Assets) یا بصورت خلاصه TCHA و میراث فرهنگی ناملموس (Intangible Cultural Heritage Assets)یا بصورت خلاصه ICHA که در شکل زیر نشان داده شده اند.
شکل 1.چارچوب ذخایر فرهنگی
میراث فرهنگی ملموس از طریق شناسایی و ثبت واحدهای فرهنگی کالبدی (ملهم ازهویت جامعه )ساماندهی می شود. این نقشه برداری واحدها یک ابزار برنامه ریزی ضروری است که یک پایگاه قوی برای سرمایه های فرهنگ بومی ایجاد می کند تا بتوان اطلاعاتی دقیقتر در باره فرهنگ منطقه برای ساکنان و اهالی شهر فراهم کرد. میراث فرهنگی ناملموس از طریق تحقیق، ثبت و تصویربرداری از عناصر هویتی جامعه انجام گردید.این پروژه مدت زمانی طولانی صورت گرفت و تا جایی ادامه یافت که دیگر مورد جدیدی به موارد ثبت شده اضافه نشد. این عناصرفرهنگی ناملموس شامل تاریخ، سنتها، ارزشها و روایتهایی است که هویت جامعه و حس مکان را نعریف می کنند. این واحدهای فرهنگی شامل میراث فرهنگی(مکانهای تاریخی زنده،خیابانهای تاریخی،مناطق میراث فرهنگی،ساختمانها ، مقابر و میراث طبیعی همچون رودها و جنگلها می باشد. این منابع به چند مقوله مهم و خود این مقولات به تعدادی زیر گروه تقسیم می شوند.یک گروه گسترده از این سرمایه ها در هر فرایند نقشه برداری وجود دارد. سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS)به عنوان ابزاری مهم و پلت فرم اصلی در این فرایند مورد استفاده قرار گرفته است. اطلاعات ثبت شده توزیع فضایی مکانهای فرهنگی را نشان می دهد. سپس ارتباط میان منابع فرهنگی و هویت جامعه مورد تحلیل قرار گرفت. بعنوان نکته جانبی اطلاعات نقشه ها و شکاف های اطلاعاتی را با استفاده از این سیستم می توان شناسایی کرد.این راهکار یک روش تحقیق مناسب بوده و بازخورد خوبی برای برنامه پژوهش داشت. روش تحقیقی مناسب برای بررسی منطقه که بخوبی برای سایر مکانهای تاریخی شهری جهت محافظت از سرمایه های میراث فرهنگی نیز قابل استفاده است.
یافتهها و بحث
منطقه مورد مطالعه در طول بیش از یکصد سال گذشته به شدت توسعه یافته و از یک محیط کوچک نیمه روستایی به محیط شهری امروزی تبدیل شده است.شهر ساری در مرکز توسعه منطقه شمال کشور قرار دارد و مهمترین بافت تاریخی مسکونی در این ناحیه به شمار می رفت که همواره در رقابت با سایر مراکز شهری منطقه بوده است و محل سکونت افراد صاحب نفوذ ،سرداران،تجار،ملاکین و نیز سایر اقشار جامعه بوده است.در نتیجه این سکونت طولانی مدت مجموعه ای از سرمایه های فرهنگی ملموس و ناملموس در این ناحیه برجا مانده است.نتایج توسعه دهه های گذشته در بافت مسکونی طی قرون نهم تا چهاردهم هجری بناهای متعدد همچون مساجد ،تکایا،راسته های تجاری،کاروانسراها ،آب انبارها و بناهای تاریخی را بر جای گذاشته است.این بافت همچنین بصورت غیر مستقیم یک مجموعه قومی با ریشه های مشترک فرهنگی را بوجود آورده است.وجود امامزاده یحیی و امامزاده زین العابدین که مقبره آنها در محدوده بافت قدیم قرار گرفته و بنای آن مربوط به قرن نهم هجری و زمان حکومت سادات مرعشی می باشد نشان از قدمت بیش از 500 ساله این بافت دارد.سرمایه های میراث فرهنگی ملموس یا نقشه منابع فرهنگی واحدهای کالبدی میراث فرهنگی را نیز ثبت می کند .در این بافت بیش از450 واحد فرهنگی بعنوان سرمایه های ملموس درمنطقه مورد مطالعه وجود دارد .
سرمایه های میراث فرهنگی ملموس(TCHA)یا نقشه منابع فرهنگی ،واحدهای فرهنگی کالبدی را ثبت و نمایش می دهد.این نقشه واحدهای فرهنگی ملموس را در محدوده منطقه معرفی می کند.این واحدها به دو مقوله اصلی میراث فرهنگی و میراث طبیعی تقسیم می شوند و شامل مکانهای تاریخی زنده ،محورهای تاریخی ،ساختمانها، مقابر و سایتهای طبیعی مثل رودخانه تجن می گردد.
جدول1:منابع فرهنگی در بافت قدیم شهر ساری
در حال حاضر بیش از 230 واحد فرهنگی شامل 151 واحد تجاری،65 واحد مسکونی،3 محور تاریخی –فرهنگی،8 بنای مذهبی در محدوده مورد مطالعه وجود دارند.
در ادامه دو گونه خاص منابع فرهنگی مهم و اصلی چند زیرگونه نیز می توان اضافه کرد که شامل فضا و تجهیزات ،مراسم و وقایع خاص ،صنایع خلاقانه فرهنگی،سازمانهای فرهنگی-اجتماعی و مکانیابی فرهنگ خلاق می باشد.(اشاره به جدول 2).اینچنین ادراک می شود که بیشتر ذخایر فرهنگی ملموس شامل ساختمانهای مسکونی و تجاری به محل اجرای فعالیتهای خاصی که متناسب با نیازهای معاصر باشند تبدیل شده اند.از میان فعالیتهای فرهنگی لیست شده که در این منطقه وجود دارد تعدادی از واحدهای تجاری خانوادگی هستند که بیش از 60 سال سابقه فعالیت دارند. در زیر مقوله های اصلی فضا و تجهیزات ،5 عنصر شناسایی شده اند ؛تکایای محلات ،ساختمانهای المانی خاص، فضاهای عمومی، آب انبار، مساجد و خانه-موزه کلبادی. بخش قدیمی بافت شهر همچنان محل برگزاری مراسم خاص سینه زنی و دسته روی در ایام تاسوعا و عاشوراست. بعنوان بخشی از تلاش برای حفظ دانش فرهنگ سنتی و مهارتهای مربوطه ،تعدادی از واحدهای راسته های تجاری قدیمی وجود دارند که به عرضه محصولات سنتی و بومی منطقه می پردازند و در کنارشان محصولات جدید نیز عرضه می کنند. از آنجا که تعداد زیادی فضاهای فرهنگی در این منطقه وجود دارد این مکان به مرکزی زاینده برای فعالیتهای فرهنگی تبدیل شده است. در این مقوله ده ها فضای فرهنگی وجود دارد مثل سینما ، رستورانها،کافه هایی که غذای سنتی ارایه می کنند، مغازه های آنتیک فروشی ،عمده فروشی ها، فروش فرش و گلیم و نمد. بیشتر این مغازه ها هنوز عملکرد خود را دارند و محل گردهمایی جماعت های محلی هستند که ارتباط خود را با گذشته حفظ کرده اند.
جدول 2-مقولات اصلی منابع فرهنگی
نقشه هویت اجتماعی به دسته بندی سرمایه های غیر کالبدی جامعه مثل تاریخ، سنت، داستانها و اقسانه هایی می پردازد که به هم می پیوندند تا هویت یک جامعه را تعریف و بیان نمایند. این تحقیق فهرستی از 3 محور تاریخی را شناسایی کرده است. روایت های خاص آنها بصورتی وسیع به درک شخصیت خاص این مکانها منجر می شود. این هویت خاص تاثیری به این فعالیتها می دهند که بر فضای اطرافشان تاثیر می گذارند. بعنوان مثال محور کوچه کلبادی محل سکونت اعیان و مالکان بزرگ بوده و بناهای متعددی از دوره قاجار در این محور وجود دارند که موید این مطلب می باشند.انواع تزیینات ساختمانی ،آجرچینی ،گره بندی دربها و پنجره ها و شیرسرهای سقفها و انواع ارسی ها در این بناها بکار رفته است. اما محورهای اطراف امامزاده یحیی مثل 13 پیچ محل سکونت اقشاری بوده که از نظر اقتصادی توانایی کمتری داشته اند با این وجود این کوچه ها حال و هوای خاص خود را داشته که هنوز نیز آنرا حفظ کرده اند. محورهایی همچون کوی توکل که در آنها ساخت و سازهای جدید نیز صورت گرفته و فعالیتهایی همچون رستورانها و کافه ها در آنها به چشم می خورد و بیشتر مورد استفاده طبقات متوسط به بالا می باشد که سعی می کنند خود را با شرایط روز وفق دهند.
جدول شماره 3-وابستگی درونی سرمایه های فرهنگی در بافت قدیم شهر ساری
نقشه شماره 1:وضعیت عمومی هسته قدیم شهر ساری
این مطالعه نشان داد که ارتباط بین مردم،مکان و فعالیتها بسیار قوی است و این مولفه ها سرمایه فرهنگی یک جامعه را تشکیل می دهند که در جدول شماره 3 بدان اشاره شده است.فاکتورهای فرهنگی منبعث شده از تاریخ به زنده بودن و قدرت جامعه در محدوده مورد مطالعه منجر شده است چرا که سرمایه های فرهنگی به حس ارتباط با گذشته منجر می شوند. این شامل روایت های مادی،غیر مادی،روحی و احساسی می شود که با گرامی داشتن آنها از طریق فعالیتهای کالبدی و فعالیتهای فرهنگی در مکان رخ می دهد.
بنابراین بدلیل پیوستگی قوی و نیاز درونی شان به یکدیگر هم سرمایه های فرهنگی ملموس و هم غیر ملموس نیاز دارند که بصورتی موازی رشد کنند.از آنجاییکه این مولفه ها از یکدیگرجدایی ناپذیر هستند (Ito,2003) توسعه آنها بصورت مجزی منجر به تهی شدن معنایی این مولفه ها و نمایش ناقص ارزشهای سرمایه میراث فرهنگی خواهد شد.مطمئنا ارزش این سرمایه ها بر مفهوم اصالت تکیه دارد که بصورت کالبدی در ساختار سایت وجود دارد.حال آنکه در کشورهای آسیایی اصالت به حالت های روحی و حس طبیعی بودن موقعیت مکانی اشاره دارد نه صرفا مصالح معماری بکار رفته.به عنوان مثال عنوان کهنترین بنا به مقدس ترین بنا اطلاق می شود نه قدیمی ترین بنا(Rodwell,2007).
Rafooneh,2005و چانگ و دیگران(1996) ادعا می کنند چون ساختارهای شهری در طول مرزهای کشور گسترش می یابند هویت محلی می تواند بسادگی ایجاد شود.شهرها میراث متفاوتی از فرم های ساختمانی را به میراث می برند و به همین دلیل سیاست های حفاظت میراثی در آنها متفاوت است.این ممکن است برای کسانی که دوست دارند سفر کنند و چیزهای متفاوتی را تجربه کنند جالب باشد.(ICH)که شامل فرایندها و تجارب می باشد نیاز به حفظ و توجه و اتخاذ سیاست های متفاوتی نسبت به میراث فرهنگی ملموس می باشد.TCH بدلیل ویژگیهای کالبدی در برابر شرایط محیطی آسیب پذیر هستند اما عناصری نیستند که بسادگی دچار تغییر شوند اما میراث فرهنگی ناملموس بشدت آسیب پذیر است چرا که وابسته به تصمیمات بازیگران و سیاستمداران عرصه اجتماعی می باشند و ممکن است با یک تصمیم غلط دچار آسیب جدی شوند همچنانکه در سالهای اخیر شاهد فراموشی بسیاری از سنن نیکوی گذشته و قوت یافتن بسیاری رسومات غلط نیز بوده ایم.
جدول شماره 3:وابستگی درونی سرمایه های اجتماعی
TCH به منظور جان بخشیدن دوباره به افرینندگان و دست اندرکارانش طراحی شده است.سرنوشت ICHبسیار فراتر از آنست که صرفا با بوجود آورندگانش مرتبط باشد و بر انتقال شفاهی تکیه کند(Nuti,2008 و Genovese,2008).حفاظت از ICH شامل جمع آوری ،ثبت و بایگانی کردن دارایی های فرهنگی و حفاظت و پشتیبانی از حامل های آن و نیز حفاظت و انتقال تجارب فرهنگی و دانش سنتی می شود. جوامع می بایست خودشان در شناسایی و دفاع از میراث فرهنگی غیر ملموسشان شرکت کنند و تصمیم بگیرند که چه تجاربی بخشی از میراث فرهنگی شان است(Ito,2003).به هر حال میراث فرهنگی ملموس به حفاظت بیشتر ،نگهداری و باززنده سازی دارایی هایش همچون مونومانها،شهرها و چشم اندازها نیاز دارد(UNESCO,2010 و Boubchenaki,2003 و Rodwell,2007 و Ito,2003 و Aplin,2002)که در جدول شماره 4 نشان داده شده است.
درکار مطالعاتی صورت گرفته توسط Boubchenaki,2003 روشهای حفاظت از این مولفه ها به سه بخش تقسیم شده است :الف-قرار دادن میراث ملموس در یک زمینه وسیعتر که یک روش فراگیر از طریق قرار دادن مصنوعات و مونومانها در نزدیکی جوامعی که از ارزش آنها مطلع هستند به منظور جلب توجه بیشتر و افزایش ارزش و جایگاه اجتماعی آنها.ب-تفسیر ICH به فرم مادی که یک روش انجمادی برای انتقال سرمایه های غیر ماموس از فرم شفاهی به به فرم فیزیکی می باشد مثل بایگانی ها،فهرست دارایی ها ،موزه ها و فیلم های صوتی و تصویری.ج-ذخایر زنده که در حقیقت حمایت از برپاکنندگان این سنتها و دارندگان مهارت و دانش سنتی است که یک سیستم طراحی شده برای انتقال این تجارب و مهارت ها به نسل آینده می باشد.
روش نقشه فرهنگی
نتایج این مطالعه نشان می دهد که CMA یک روش سیستماتیک برای شناسایی و ثبت ذخایر فرهنگی است.این روش به محققین اجازه می دهد با استفاده از ابزار GIS ذخایر فرهنگی را شناسایی کنند.از طریق ابزارهای مولتی مدیای تقویت شده بر مبنای وب ،نقشه فرهنگی به شناسایی و تحقیق درباره هویت جامعه کمک می کند تا ذخایر فرهنگی ناملموس مثل ارزشهای سنتی و تاریخ بی تکراری که هویت جامعه و حس مکان را ایجاد می کند شناخته شوند.این امر می تواند به شناسایی ارتباط بین این دو نوع مولفه ها کمک شایانی بنماید.داده های اطلاعاتی بنیادی بر محور اطلاعات ذخایر فرهنگی ایجاد می کنند که از هدفهای تصمیم گیری پشتیبانی نماید.
این روش همچنین می تواند به طرح های شهری نیز بپیوندد برای مثال نقشه های کاربری اراضی و طرح های توسعه شهری یا طرح های تفصیلی همچنانکه می تواند به عنوان عامل تعیین کننده در طرح های توسعه پایدار شهر های تاریخی نقش ایفا کند.
روشCMA اطلاعات لازم برای رشد مشاغل مرتبط با سرمایه های فرهنگی را نیز فراهم می کند. بدین صورت که اطلاعات لازم از فرهنگ محلی را برای ساکنان بومی و بازدید کنندگان و راهنمایی توریست ها فراهم می کند.این امر به توسعه مشاغل مرتبط در این حوزه کمک می کند و فرصت های جدید برای مشاغل نو ظهور در حوزه گردشگری فراهم می کند.که به کیفیت زندگی بومی و محلی ارتقا می دهد و باعث معرفی فعالیتهای فرهنگی کمتر شناخته شده و رو به فراموشی می شود. محورهای فرهنگی موجود در شامل کوچه قلیچ،محور آب انبار نو و کوچه 13 پیچ می باشد.این محورها ارزش تاریخی و فرهنگی خاصی دارند.همچنین محوطه های امامزاده یحیی ،تکیه اصفهانی ها و آب انبار نو از جمله محوطه های تاریخی زنده ای هستند که در آنها فعالیتهای خاصی علی الخصوص در ایام خاصی از سال صورت می گیرد که معرف مشخصه های خاص این مکانها می باشد.
تصویر شماره 2-کوچه های تاریخی مورد مطالعه
برای بررسی بهتر، فعالیتهای جاری در کوچه های هسته تاریخی شهر ساری مورد بررسی قرار گرفت که اهم این فعالیتها در جدول ذیل ارایه شده است. این بخش قسمت مهمی از تحقیقات را که بسیار نیز زمانبر بود در بر می گیرد و تلاش شد بصورت میدانی این فعالیتها ثبت وضبط شود. این فعالیت پژوهشی را می توان در قالب مردم نگاری پدیدارشناسانه دسته بندی کرد و به منظور تعمیق نتایج تحقیق از این روش استفاده شد. این مشاهده های میدانی عمدتا در سه محور کوچه کلبادی،کوچه 13 پیچ و کوچه خیام(قلیچ)صورت گرفته ودر طول زمانی حدود یکسال بصورت پیوسته این مشاهدات صورت گرفته و فعالیتهای مردم ثبت شده است. هر یک از این فعالیتها معانی ای را در پس خود دارند که ممکن است در سطوح مختلف معنا تعبیر و تفسیر شوند.
| شماره | توضیحات | تصویر فعالیت | شماره | توضیحات | تصویر فعالیت |
| 1 | سلام و علیک با همسایه ها (کسب احترام متقابل) | 8 | ابیاری و نگهداری گیاهان (نزدیکی به طبیعت) | ||
| 2 | صحبت با همسایه ها (همنوع دوستی) | 9 | |||
| 3 | مراسم نیمه شعبان (سنت-فعالیت اجتماعی) | 10 | مراسم ختم (سنت-همدلی) | ||
| 4 | استقبال از حاجی (سنت-فعالیت اجتماعی) | 11 | مراسم تاسوعا و عاشورا (سنت) | ||
| 5 | نذری دادن (سنت-فعالیت اجتماعی) | 12 | مراسم چهارشنبه سوری (حضور –همراهی) | ||
| 6 | توجه به بناهای تاریخی | 13 | تشییع جنازه (سنت-فعالیت اجتماعی) | ||
| 7 | نظافت جلوی خانه (وظیفه اجتماعی) | 14 | بدرقه مسافر (سنت-همراهی) |
جدول فعالیتهای جاری در کوچه های بافت تاریخی
با وجود تلاشهای بسیاری که در این تحقیق برای جمع آوری اطلاعات معتبر و به روز صورت گرفته هنوز برخی شکاف ها و خلا های اطلاعاتی وجود دارد که می بایست در تحقیقات بعدی مد نظر قرار گیرند. روش بکار گرفته شده در این پژوهش یک روش جدید می باشد که بخوبی می تواند در هر زمینه کالبدی-فرهنگی به شناسایی ذخایر و سرمایه های اجتماعی و فرهنگی کمک کند.ذخایر فرهنگی بخشی از سرمایه اجتماعی است و دیدگاه ها نسبت به آنها هر روز تکامل بیشتری می یابد.
.برخی اطلاعات نیز بدلیل کمبود واژگان تخصصی و رایج بودن اصطلاحات زبان بومی در این مقاله قابل ارایه نبوده است.بخشی از مجموعه های ثبت شده میراث فرهنگی نیز بدلیل مخالفت مالکین خصوصی و عدم همکاری آنها قابل بازدید و عکسبرداری یا نقشه برداری دقیق نبوده و به همین دلیل قابل ثبت و انتشار نبوده است.
نتیجهگیری
نتایج این تحقیق روشن می کند که ذخایر میراث فرهنگی ملموس و سرمایه های فرهنگی ناملموس جامعه به هم مرتبط هستند و به شکلی درونی به هم وابستگی دارند. این پژوهش نتایج پژوهش های پیشین را در این خصوص تایید می نماید. مولفه های فرهنگی از تاریخ منشعب می شوند و به زنده بون و قدرتمندی اجتماعی در منطقه مورد تحقیق منجر می شوند.سرمایه های فرهنگی حسی از تعلق و قدمت به نوادگان ساکنان گذشته می دهند. مطالعات نشان می دهد که سرمایه های فرهنگی از مولفه های کالبدی، غیر کالبدی ،روحی و احساسی تشکیل می شود. این سرمایه ها می توانند یک فضای کالبدی مثل یک محل ملاقات باشند؛چیزی شبیه به کافی شاپ،مغازه و یا یک مکان مذهبی مثل مسجد یا معبری خاص مثل یک مسیر یا کوچه که نوع خاصی از فعالیتها در آن جاری بوده و محیطی خاص در منطقه پیرامونی ایجاد می کند.بعبارت دیگر وقتی چیزی متفاوت شما را جذب می کند چیزی مثل روایت داستانی یک مکان که در عین حال یک سرمایه فرهنگی نیز هست.علی الخصوص زمانیکه شامل مردم،مکانها و فعالیتها نیز باشد.این عوامل باعث شباهت میان مردم ساکن در مکان می گردد که از طریق این فعالیتها تجارب مشترک کسب کرده و هویت اجتماعی می یابند و این تعریف سرمایه فرهنگی است.بدین ترتیب جوامع محلی داستانهای مشترکی برای روایت خواهند یافت و این گرامیداشت داستانهای منطقه ای از طریق فعالیتهای فیزیکی و اتفاقات فرهنگی در طول زمان ادامه می یابد.
به هر حال در محدوده مورد مطالعه همانند بسیاری نقاط دیگر توجه کمتری به حفظ میراث فرهنگی ناملموس می شود. این امر بدلیل عواملی همچون جابجایی مردم محلی به مکانهایی خارج از سکونت گاه های فعلی بدلیل کاهش کیفیت محیط برای زندگی شهری مدرن، عدم علاقه نسل جدید به تبعیت از فرهنگ و تفکر نسل گذشته و عدم توسعه موزون میراث فرهنگی ملموس و ناملموس و توجه بیشتر به حفظ میراث فرهنگی ملموس رخ داده است. در ادامه باید گفت استفاده از روشهای باز سازی که تنها کاربرد اقتصادی دارند ناکارامد خواهد بود و تنظیم قوانین لازم برای حفظ و نگهداری از ارزشهای میراث فرهنگی ناملموس لازم است.
انجام این مطالعه تایید می کند که CMA یک روش نظام مند برای ثبت و طبقه بندی سرمایه های فرهنگی یک جامعه است و کمک می کند که این سرمایه ها قابل دیدن شوندو نیز ارتباط و وابستگی درونی این دو گونه سرمایه فرهنگی را نشان می دهد.البته چنین تحقیقاتی هنوز در گامهای ابتدایی هستند و تحقیقات تکمیلی به روشن شدن موضوع کمک شایانی می نماید.
نقشه کلی بافت به همراه بناهای شاخص منطقه
این روش یک منبع بدون توقف برای تامین اطلاعات و ارتقاء سرمایه های فرهنگی در محدوده مورد مطالعه فراهم می کند که می تواند برای اهداف مختلف استفاده شود.به هر حال هنوز شکاف هایی مثل کمبود اطلاعات و محدودیت در منابع داده ها وجود دارد که در آینده باید بر آنها غلبه کرد.در خصوص شناسایی ارتباط و وابستگی درونی مولفه ها سطح دیگری از تحقیق به منظور ایجاد و استفاده از روش تحقیق کمی مورد نیاز است. به هر حال این تحقیق در حال ادامه مسیر است و نتایج ان در مقالات بعدی منتشر خواهد شد.
منابع
-حبیب،فرح.1385.کند و کاوی در معنای شکل شهر،نشریه هنرهای زیبا،شماره 25،صص 5-14
-مطالعات بافت قدیم شهر ساری،مهندسین مشاور هفت شهر آریا 1385
— فلاحت، محمد صادق.(1385).ﻣﻔﻬﻮم حس مکان و ﻋﻮاﻣﻞ ﺷﻜﻞ دﻫﻨﺪه آن/ نشریه هنرهای زیبا.
– قاسمی اصفهانی، مروارید.(1394).اهل کجا هستیم؟هویت بخشی به بافتهای مسکونی/ انتشارات روزنه.
– قاسمی، وحید.(1389).بررسی تاثیر بافت محلات بر هویت اجتماعی، نمونه موردی اصفهان/ ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت و ﭘﮋوﻫﺶهای ﻣﻨﻄﻘﻪ ﻫﺎي ﺷﻬﺮي و روستایي.
– نقی زاده، محمد.(1393). هویت شهر (مبانی، مولفهها و جلوه ها)، سازمان انتشارات جهاد دانشگاهی.
-نورتقانی،عبدالمجید.(1395).ساخت،رواسازی،پایاسازی ابزار رمزگشایی انتظام معنای مسکن ترکمن/فصلنامه مسکن و محیط روستا،دوره 35 شماره 156.
-A. Aplin, G. (2002). Heritage, identification, conservation and management. United Kingdom: Oxfprf University Press.
-Ashworth, G.J. & Larkham, P.J. (1994). Building a new heritage: Tourism, cultural and identity in the new Europe. London: Routledge.
-Bounchenaki (2003). The interdependency of the tangible and intangiblencultural heritage. ICOMOS14th General Assembly and Scientific Symposium.
-Chung, S.J. (2005). East Asian values in historic conservation . Jounal of Architcture Conservation, 11(1), 55-77.
-City of Vaughan Offical Plan (2010). Ontario.
-Dossier (2008). Hitorical cities of the Straits of Malacca. Kuala Lumpur, Malaysia: Department of Town and Regional Planning.
-Genovese, R. A. (2008). Protecting the spirit of place in oder to construc a policy for life. Symposium ICOMOS Canda. (2012). Ontario: Municipal Cultural Planning.
-Raja Norashekin Raja Othman,Amran -Hamzah,2013,Interdependency of Cultural Heritage Assets in the Old Quarter,Melaka Heritage City,Asia Pasific international Conference on Environment-Behaviour Studies
Ito, N. (2003). Intangible cultural heritage involvrd in tangible cultural heritage. ICOMOS 14th General Assembly and Scientific Symposium.
-Law, C. (1993). Urban tourism. attracting visitor to large cities. London : Mansell Leong , W.T.
NUTI, G. (2008). Cultural values: Intangible forms and places. ICOMOS 14th General Assembly and Scientific Symposium.
-Repetti A. & Desthieux G. (2006). A relational indicator set model for urban land use planning and management: Methodological apprrroch and application in two case study. Landscape urban planning , 196-215.
-Rodwell, D. (2007). Conservation and sustainability in historical cities. United Kingdom: Blackwell Publishing.
Melaka State Structure Plan 2000 2020. Department of Town and Country Planning (Melaka State).
-Rafooneh Mokhtarshahi Sani, P. M. (2013). Susitanable tourism design through preserving regional identity. Journal of ASIAN Behavioural Studies, 102-112.
-UNESCO (2008). Operational guidelines for the implimentation of the World Heritage Convention. Paris: UNESCO.
ایوان سایت ایوان مکانی است برای معرفی متخصصان معماری